مجلس، مدرّس میخواهد/کنشگری در پیچ تاریخی/راهکارهای پیش روی اقتصاد کشور
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۰۲۲۵۰
به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز چهارشنبه 9 آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی ایران از جام جهانی 2022 قطر، آغاز فصل جدید در روابط راهبردی ایران و عراق، و سرنوشت متفاوت روبل و ریال در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
مجلس، مدرّس میخواهد
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان مجلس، مدرّس میخواهد نوشت: دهم آذر، سالروز شهادت آیتالله سیدحسن مدرس، به دلیل اینکه او شاخصترین چهره آزاد، مستقل و ضد استبدادی مجلس در دوران حکومت پهلوی بود و به همین جرم به دستور رضاخان تبعید شد و در تبعیدگاه به دست دژخیمان شاه به شهادت رسید، روز مجلس نام گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گرامیداشت شهید مدرس، فقط به این نیست که در سخنرانیها از او نام برده شود و رضاخان مورد طعن و لعن قرار گیرد که مرد بزرگی همچون مدرس را تحمل نکرد و او را در تبعیدگاه و در نهایت مظلومیت آنهم با دهان روزه و در ماه مبارک رمضان به شهادت رساند. قطعاً در مناسبت سالروز شهادت مدرس باید به این نکات نیز پرداخته شود ولی این فقط یک درصد کار است، 99 درصد دیگر اینست که گفته شود مدرس نماینده واقعی مردم بود، سیره عملی زندگی او مردمی بود، ساده زیست بود، آزاد اندیش بود، ضد استبداد و ضد استعمار بود، جیفه دنیائی که رضاخان میخواست به وسیله آن مدرس وادار به سکوت شود را نپذیرفت، تبعید را بر ننگ همراهی با شاه قلدر و ظالم ترجیح داد، در تبعیدگاه هرگز چیزی که با روح بلند و آزاده او همخوانی نداشته باشد از قدرتمندان نخواست، روش زندگی او در تبعیدگاه هم مثل دورانی که نماینده مجلس بود آنچنان مردمدارانه بود که عموم مردم سنی (خواف) و شیعه (کاشمر) را مجذوب خود کرده بود و در یک کلمه به تمام معنا یک روحانی واقعی و عالم عامل بود.
اگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی در سالروز شهادت مدرس، کارنامه خود را با در نظر گرفتن این ویژگیها، که نباید آنها را مختص مدرس دانست بلکه تمام کسانی که بر کرسیهای خانه ملت تکیه میزنند باید از آنها برخوردار باشند، مقایسه کنند، میتوانند به این سوال پاسخ بدهند که آیا راه مدرس را ادامه میدهند یا نه؟ درباره این ویژگیها باید سخن گفت. برای به وجود آمدن این ویژگیها در نمایندگان مجلس باید برنامه ریزی کرد. به مردم باید آموخت فقط به افرادی که این ویژگیها را دارند برای رفتن به مجلس رای بدهند. کسانی که فاقد این ویژگیها هستند، فاقد شایستگی لازم برای برخورداری از عنوان نمایندگی مردم در مجلسی هستند که وظیفه وضع قوانین را برعهده دارد.
امام خمینی، بعد از آنکه مدرس را عالمی با جسمی نحیف و روحی بزرگ و شاداب از ایمان، صفا و حقیقت و زبانی چون حیدر کرار که در برابر حاکمان ظالم زمان خود ایستاد و فریاد کشید و حق را گفت و جنایت را آشکار کرد و جان خود را در راه اسلام و ملت نثار کرد، توصیف میکند، توصیهای هم به مردم دارد و میگوید: «مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. لذا سعی کنید مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنید، البته مثل مدرس که به این زودیها پیدا نمیشود. شاید آحادی مثل مدرس باشند».
درباره اینکه مدرس چگونه توانست به چنین ویژگیهائی دست پیدا کند، خودش گفته است: «اگر من نسبت به بسیاری از اسرار آزادانه اظهار عقیده میکنم و هر حرف حقی را بیپروا میزنم برای آنست که چیزی ندارم و از کسی هم نمیخواهم. اگر شما هم بار خود را سبک کنید و توقع را کم نمائید، آزاد میشوید».
فرصت با ارزشی که آیتالله شهید سیدحسن مدرس با شهادت خود در اختیار ما قرار داده، باید به بهترین وجه برای شناختن و شناساندن ابعاد شخصیت مقاوم، ارزشی، ضد استبدادی، ضد استعماری، کاملاً مردمی و ساده زیست او مغتنم شمرده شود. هر نماینده مجلسی که دارای ویژگیهای مدرس نیست، یا باید تلاش کند این ویژگیها را در خود به وجود بیاورد و یا از مجلس برود و جای خود را به کسی بدهد که همچون مدرس باشد.
برای اینکه مجلس شورای اسلامی جای افرادی همچون شهید مدرس باشد، نهادهائی که مسئولیت برگزاری انتخابات را برعهده دارند، باید به وظایف قانونی خود عمل کنند. اگر قانون آنگونه که اصول قانون اساسی مقرر داشتهاند به درستی اجرا شود، راه برای ورود افراد فاقد ویژگیهای لازم به مجلس مسدود خواهد شد. مردم هم نقش مهمی در این زمینه دارند. اگر مردم به توصیه امام خمینی که فرمودند «سعی کنید مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنید» عمل کنند، مجلس شورای اسلامی، همان خواهد شد که مدرس میخواست. مجلس مردمی و انقلابی یعنی مجلسی که اعضاء آن همچون مدرس عمل میکنند و خلاصه کلام اینکه مجلس، مدرس میخواهد.
کنشگری در پیچ تاریخی
مسعود پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان کنشگری در پیچ تاریخی نوشت: یکی از شبیهترین کشورها به جمهوری اسلامی ایران، کشور عراق است؛ این دو کشور از جهات گوناگونی وجوه مشترک دارند. ایران و عراق چه از حیث تمدنی و تاریخی؛ چه از نظر منابع انرژی؛ چه از لحاظ جوان بودن دو کشور؛ چه از نگاه دین و مذهب؛ چه از منظر تنوع اقوام و قبایل؛ چه از جهت مسائل جغرافیایی و زیستمحیطی و شاید دهها عامل دیگر به یکدیگر شبیه و در مسائلی به همدیگر گره خوردهاند. پس از سالها جنگ و درگیریهای پس از آن که توسط صدام و مستکبران عالَم بر دو کشور، تحمیل شد و پس از فراز و نشیب دولتها و مجالس دو کشور، هماکنون نزدیکترین نگاهها در رئوس این دو همسایه مهم، حاکم و صاحب قدرتاند؛ این یک فرصت بزرگ برای نقشآفرینی و کنشگری دو کشور بزرگ در هندسه و نظم نوین جهانی است. امنیت، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع گرهخورده دو کشور میتواند گرهگشای بسیاری از مشکلات هر دو طرف باشد، بهشرط آنکه اولا هر دو طرف بتوانند دشمنیها و شیطنتهای خارجی و داخلی را خنثی کنند و ثانیا عازم باشند که قدرتمندانه بهعنوان دو عنصر حیاتی در این نظم جدید، ایفای نقش کنند و به جای انفعال و انتظاری از جنس نشستن، فعالانه قیام کنند و دیو پلیدی که مهمان ناخوانده و البته جنایتکار غرب آسیاست را بهطور کامل اخراج کنند و ثالثا با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و دوستان واقعی به عمران و آبادانی کشور بپردازند. جانهای مقدسی برای دو گام اول در راه خدا فدا شده است؛ شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس دو علمدار این حرکت عظیم و جهاد کبیر بودند و باید برای ادامه آن راه، مجاهدت کرد تا خونهای به ناحق ریخته شده فرودگاه بغداد، به لطف الهی ثمر دهد و اعلیمرتبه انتقام سخت که همانا خروج کامل آمریکا از منطقه است، رخ دهد وگرنه شاید ادنیمرتبه انتقام، پرتاب موشک به سمت پایگاههای آمریکایی بود؛ که البته الجمع مهما امکن اولی من الطرح؛ اگر ممکن باشد که به فضل خدا ممکن است هر دو امر را پیش ببریم، بهتر و شایستهتر است.
راهکارهای پیش روی اقتصاد کشور
علی قنبری اقتصاددان طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: قيمتها تحت تاثير بازار و عرضه و تقاضاست. وقتي در بازار تقاضا وجود داشته باشد و عرضه به اندازه کافي نباشد، قيمتها بالا ميرود. غير از عامل اصلي اقتصادي، عوامل ديگري هم تاثيرگذار هستند. مثل ناآراميها، بيثباتيها، عدم اطمينان و اميد به آينده، مسائل خارجي مثل تحريمها و محدوديتهاي ايجاد شده و موانع فروش نفت از جمله موارد تاثيرگذار محسوب ميشوند. بنابراين با توجه به شرايط کشور، وضع کنترلي دولت هم بر ثبات قيمتها و تورم خيلي موفق نبوده و تورم در کالاهايي مثل سکه، طلا، مسکن و خودرو و همچنين خوراکيها و پوشاک رو به فزوني است. از اين رو تا زماني که حاکميت نتواند ثبات و آرامش ايجاد کند، دولت به تنهايي نميتواند کاري از پيش ببرد. بايد حاکميت به کمک دولت آمده و اطمينان نسبت به آينده و افزايش سرمايه اجتماعي را بهوجود آورد. درنهايت تلاش کنند که با ارتباط با کشورهاي همسايه و ساير کشورهاي جهان از يک ثبات اقتصادي کشور را برخوردار کنند. بنابراين بدون توجه به شرايط داخلي و خارجي، فضاي اقتصادي کشور هم مزيد بر علت شده و به نوسانات قيمتي؛ افزايش تورم، شکاف درآمدي و بدترشدن ضريب جيني و نرخ رشد اقتصادي کشور انجاميده است. به نظر ميرسد بيشتر از هميشه نيازمند سرمايهگذاري داخلي و خارجي هستيم که در شرايط نامتعادل و ناآرام و بيثبات منطقه امکانپذير نيست و اگر حاکميت خواستار اين مقوله باشد، بايد يک تغييرات اساسي و زيربنايي در رفتارها و ظرفيتها ايجاد کند تا بتواند نسبت به آينده اميدواري و اطمينان و افزايش سرمايه اجتماعي را بهوجود آورد و وضعيت کشور بهبود بخشيده و به سمت توسعه اقتصادي پيش رويم. واقعيت اين است که دولت از برخي قول و قرارهايي که به مردم وعده داده بود، عدول کرد. احداث مسکن، ثبات قيمتها، کنترل تورم به حاشيه رفت و ثبات قيمت دارو که شامل ارز آزاد نشود نيز محقق نشد. تيم اقتصادي دولت موفق ظاهر نشده و همين تغيير و تحولاتي که در وزارتخانهها و جابهجايي که انجام ميشود دليل بر اين قضيه است. درحالي که افراد لايقتر و شايستهتر بايد در تيم اقتصادي حضور داشته باشند. راهکار اصلي ميدان دادن به افراد توانمند، باتجربه و با درايت است. کسر بودجه قابل توجه بالغ بر چهارصد هزار ميليارد تومان خودش عامل اصلي تورم و افزايش نقدينگي و بالابردن پايه پولي است. دولت براي سال آينده هم بايد اول بحث برنامه هفتم را در مجلس تصويب ميکرد و بعد براساس برنامه، بودجه سال اول برنامه را با توجه به منابع و ماخذي که دارد و مصارفي که پيشبيني ميکند، تنظيم ميکرد. اما الان منابع دولت روز به روز کمتر ميشود و مصارفش هم باتوجه به بودجه جاري و دستگاههاي فرهنگي و غيرمولد، بودجه جاري بيشتري طلب ميکنند و کسر بودجه بالا ميرود. دولت بايد براساس برنامه بالادستي بودجه سال آينده را در مرحله بعد ارائه کند و اگر نميتواند بايد دو، سه هدف مشخص و محدود مثل کنترل تورم و رشد اقتصادي نه به اندازه هشت درصد که سال گذشته هم عنوان شد ولي عمل نشد بلکه به اندازهاي که ميتواند باتوجه به منابع و مصارفي که دارد؛ دو، سه هدف کمي را مشخص کند که براي سال آينده توان اجرايي آن را داشته باشد. مشخص کردن اهداف بلندبالا و غيرقابل حصول و ايدهآل مشکلي از اقتصاد کشور را حل نميکند. معتقدم بايد به صورت مشخص هدفهاي محدود و کمي را در حد سه پارامتر مشخص کند و روي همان متمرکز شود. سعي در بالا بردن درآمد مردم داشته باشد و رشد توليد ناخالص ملي را محقق کند و کنترل تورم را در دستور کار داشته باشد. اگر بتواند در اين سه مورد موفق شود، در سالهاي بعد برنامه هم ميتواند اهداف ديگر را محقق کند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: جام جهانی قطر آلودگی هوا تیم ملی فوتبال ایران روزبه چشمی رامین رضاییان حماسه ملبورن مرور روزنامه ها رسالت کیهان تیم ملی فوتبال جام جهانی قطر جام جهانی قطر آلودگی هوا تیم ملی فوتبال ایران روزبه چشمی رامین رضاییان حماسه ملبورن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۰۲۲۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام